از انتقاد برخی نمایندگان مجلس درباره ترویج خرافهگرایی گرفته تا اعتراض سازمان نظام پرستاری به نقش کمرنگ پرستاران در این سریال. اما آنچه بیشاز همه مورد انتقاد قرار گرفت، خطاهای پزشکی این سریال بود.
درحالیکه نام یکی از جراحان مشهور مغز و اعصاب، بهعنوان مشاور پزشکی در تیتراژ این سریال ذکر میشد، با این حال، اشتباهات فاحشی در پرداخت داستان و کارگردانی آن وجود داشت که نقطه ضعف بزرگ این سریال محسوب میشد.
به این ترتیب، بیش از پیش، خلأ وجود مشاوران پزشکی حرفهای در کنار طرحهای تلویزیونی و سینمایی به چشم آمد.
دکتر مصطفی جلالی فخر، فیلمساز و منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با همشهری، با تأکید بر اینکه در طرحهای تلویزیونی، حضور یک پزشک از چند جهت قابل توجه است و حداقل آن، کمک به فردی است که برای او سانحهای در صحنه فیلمسازی اتفاق میافتد، ادامه میدهد: بخش دیگر، همین اجرای فیلمنامه است که متأسفانه سوای گافهای پزشکی، مشکلات شخصیتپردازی در این فیلمنامهها به وفور دیده میشود و ما هنوز نتوانستهایم یک پزشک و پرستار در صحنه تلویزیون و سینما داشته باشیم که حضورش واقعی بهنظر برسد؛ حداقل از نظر پزشکانی که مخاطبان آن برنامه هستند.
وی در ادامه با بیان اینکه متأسفانه فیلمسازان با توجیه اینکه ما درام کار میکنیم، از زیر بار این مشاوره فرار میکنند؛ میگوید: در همین سریال اغما نشان داده شد که بهرغم اینکه یک متخصص مغز و اعصاب در مرحله فیلمنامهنویسی مشاور پزشکی این برنامه بود، چون در کل اجرای فیلمنامه، شخصیتپردازی دچار مشکل بود، گافهای پزشکی وحشتناکی دیده میشد؛ از سیپیآر دادن بیمار تا شستشوی دست جراح هنگام شروع جراحی.
به گفته این منتقد سینما و تلویزیون، در واقع فرهنگ غلط در این سریال این اجازه را به پزشک میداد که بر اساس خوب و بد بودن بیمار، او را جراحی کند یا نکند، درصورتیکه پزشک وظیفه درمان بیمار را صرفنظر از خوب یا بد بودن او دارد.
دامن زدن به توهمها
به عقیده کارشناسان، تقریبا در تمام سریالهایی که شخصیت یک پزشک یا محیط بیمارستانی را به تصویر میکشند، این ضعفها وجود دارد، اما فیلمسازان، با این سادهانگاری که وقتی مردم نسبت به جزئیات آگاهی کافی ندارند، پس چرا ما به خود برای رفع این نواقص زحمت بدهیم، از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
با این حال کارشناسان میگویند ایجاد این تصویر غلط در ذهن مردم باعث عوارض دیگری خواهد شد.دکتر جلالی معتقد است: در حال حاضر در بین مردم و آن هم در مورد رشته پزشکی آنقدر توهم وجود دارد که ما باید با نشاندادن این سریالها سعی در برطرف کردن این باورهای غلط داشته باشیم نه اینکه به آنها دامن بزنیم.
به گفته وی، مقایسه سریالی مثل پرستاران و سریالهای ایرانی، به ما ثابت میکند که وسواس و دقت فیلمسازان ایرانی و خارجی تا چه حد است و تفاوت ما با کشورهای دیگر در این زمینه چقدر محسوس است.
دکتر جلالی با اشاره به اینکه در سریال اغما، پزشک حتی طرز ایستادن در مقابل بیمار را بلد نیست، ادامه میدهد: حتی دیالوگهایی که بین پزشکان رد و بدل میشد و نوع رابطههای بیمارستانی و دخالتهای شخصی پزشکان در امور یکدیگر جای سؤال داشت و متأسفانه با وجود تعداد زیاد این اشکالات و با وجود اینکه شورای سیاستگذاری سلامت با آن عظمت در صدا و سیما مشغول فعالیت است، معلوم میشود که این سریالها از مرحله کارشناسی این شورا اصلا عبور نمیکند.
این در حالی است که به گفته وی، مشاوره پزشکی این سریال، خود از اجرای این سریال به شدت انتقاد دارد، چون دخالتش فقط در حد فیلمنامه بوده نه حضور در تمام لوکیشنها.
گفتههای دکتر جلالی درحالی است که طبق شنیدهها، لوکیشن پزشکی اغما یک مرکز کودکان معلول بوده است و به این ترتیب حتی ساختار اتاق عمل هم به خوبی نشان داده نشده و این نشان میدهد که گروه فیلمسازی حتی نخواسته بهدنبال مکان مناسب با تمام جزئیات یک بیمارستان باشد.
اما در این میان دکتر شهرام خرازیها، پزشک و منتقد سینما و مدیر گروه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران با ابراز تأسف از تشریفاتی بودن مشاوره پزشکی در سینما و تلویزیون به همشهری میگوید: وقتی برای یک سریال، نیاز به مشاور پزشک احساس میشود، این مشاوره نباید صرفا در جریان سکانس خاصی باشد بلکه یک پزشک مشاور باید کاری کند که شخصیت داستان در گیر و دار یک مسئله پزشکی، اعتماد مخاطب را به مسائل پزشکی افزایش دهد و سمت و سوی کار در جهتی باشد که تصورهای غلط در مورد پزشک و بیمارستان از بین برود.
وی در ادامه میگوید: نقص بزرگ ما این است که پژوهش و برنامهریزی در شورای سیاستگذاری به هیچ وجه دیده نشده و به موضوع سلامت بهطور کامل پرداخته نمیشود.
به گفته خرازیها، صرفنظر از سریال اغما، سریالهای تلویزیونی ما امنیت روانی را هم در مخاطب ایجاد نمیکنند و حتی نمیدانیم کدام سریال برای کدام سن یا حتی برای کدام فصل از سال مناسب است.
وی معتقد است: ما برای سریالهایمان محدودیت سنی قائل نمیشویم در حالیکه در خیلی از موارد با اشتباه در این مورد و در انتخاب مخاطبان به آنها تنش وارد میکنیم.
دکتر خرازیها تأکید میکند: به هر حال درست است که مخاطب باید به سمت سریال جذب شود ولی آیا به هر قیمتی باید این کار را انجام داد؟ این در حالی است که در همه جای دنیا فیلمدرمانی و تاتردرمانی وجود دارد ولی این اتفاق در سینما و تلویزیون ما چقدر افتاده است؟
شورای تشریفاتی
در سریال اغما دیدیم که پذیرش بیمارستان کار استیشن را انجام میدهد یا اینکه پزشک بیهوشی بیمار را ترخیص میکند؛ در اتاق عمل هم پزشک کار پرستار را انجام میدهد یا اینکه چندین بار برای یک پزشک کمیته انضباطی تشکیل میدهند؛ چیزی که اساسا در بیمارستانها بهطور معمول وجود ندارد.
در این سریال، یک پزشک متمول میتوانست به دلخواه هر بیماری را بهطور رایگان جراحی کند یا نکند. آیا پزشکان هیچ تعهدی نسبت به مجموعهای که در آن کار میکنند ندارند؟ دکتر خرازیها میگوید: این سریال میتوانست به جای اینکه یک پزشک متمول را نشان دهد، مشکلات پزشکان را پررنگتر کند، چون این قشر هم مشکلات خود را دارند در حالیکه در این سریال پزشکان یا خوب نشان داده شدند یا بد یا حسود!با همه این اوصاف، در حالیکه گروهی از جامعه پزشکی، بیمارستانها و حتی پزشکان مغز و اعصاب، انتقاداتی را از سر دلسوزی مطرح کرده و میکنند، مسئولان شورای سیاستگذاری سلامت صدا و سیما حتی حاضر به پاسخگویی سؤالات ما به صورت تلفنی هم نشدند.
به این ترتیب آیا چنین رفتارهایی، به این ذهنیت دامن نمیزند که این شورا کاملا جنبه تشریفاتی داشته و حتی زحمت بررسی گافهای پزشکی کاملا واضح در چنین سریالهایی را هم به خود نمیدهد؟